سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مهر 1385 - قلب سرد آتش


ساعت 9:57 عصر جمعه 85/12/25

آدمها از چیز های مختلفی می تر سند از جنگ ، از بلای طبیعی ، از انواع واقسام بیماریهای کشنده ، از مرگ عزیزان ف از مردن ، از فقر وتنگدستی و محرمیت های ناش از آن ، از شکست های عاطفی و از فا جعه های نا گهانی ، از اینها همه می ترسند . برای ان می ترسیم که

انسان هستیم وانسان آسیب پذیر است به همین دلیل با تر سهایمان زندگی می کنیم وبرای احتراز از آنها می کوشیم . اما از جمع همه نگرانی ها ، ترسی بد تر از تنها ماندن نیست.

میلیونها انسان از ترس تنها مندن عذاب می کشند ، غلبه بر احساس تنهای کاری دشوار نیاز به وقت بسیاری صولانی دارد. انسان اسیر تنهایی ، تن به صحبت کردن به اشخاصی می دهد که آنها را دوست ندارد ،با کسانی دوستی می کند که از آنها بیزار است وبه انجام فعالیتهایی تن می دهد که در غیر این صورت پرداختن به آن را اتلاف وقت می داند. اما به راستی تنهای برای هرکس مفهوم را تداعی می کند،

بسیاری تنهای را به مفهوم تنها ماندن فیزیکی می دانند ، از این رو کسی که تک وتنها در اتاقش نشسته و یا کسی که روی صندلی در دنیای خیال واعماق اندیشه فرو رفته ، تنهاست . اغلب آدمهایبیشتر اوقات زندگی خد را با دیگران صرف می کنند ، به ندرت اتفاق می افتد که کسی تک وتنها در منزلی در ازچشم دیگران زندگی کند ، سیگار بکشد ویا چیزی ببافد . این تهای که از آن حرف می زنم، از نوع فیزیکی نیست ، احساس تنهایی است که مسئله ساز می شود ،احساسا دور ماندن وتنها ماندن از دیگران است که اهمیت دارد. احساس وحشتناک تنهایی است که انسان را از سایرین جدا می کند تا همه اطرفیان خود را دل آزار و مکدر ببیند . بسیاری از اشخاص ،در میان انبوه آدمها احساس تنهایی می کنند. در مهمانی ، در همهمه وسر صدا از بر قرار کردن احساس معنی دار با دیگران عاجز می مانند و احساس تنهای می کنند . با احساس تنهای زندگی خلاق غیر ممکن می شود و عوارضی به دنبال دارد.

از بین این عوارض محودیتها تنهای است ، باید محدودیتها را پذیرفت . کسی که خیال می کند باید کامل باشد از همان آغاز شکست خورده است . انسان کامل گرا هر قدر تلاش ند وهر اندازه موفق باشد ، آسیب پذیر است . زیرا

یک نا کامی جزیی کافی است تا آرامش خاطر اورا به هم بریزد . از موفقیتهایش ، هر قدر بزرگ وقابل توجه، راضی نمی شود .در این شرایط تنهایی هم به مفهومی محدودیت است انسات تنها بی دلیل خود را محدود می کند ، زندگی اش بیش از حد باریک می شود. محدود شدن به آن مفهوم که پا از گلیم امکانات خود بیرون نگذریم بی اشکال است امامحدودیتی که ما را از امکانات وتوانایی هایمان محروم کند ، بدون شک تحمل ناراحتی حد وحدودی دارد،

همان طور که جسم انسان هم تا اندازه ای شکنجه را تحمل می کند ، از دست دادن عزیزان تولید اندوه می کند اما باید

به مرور با با گذش زمان غم واندوه را فراموش کنیم وبه دنیای شادیها برگردیم . غم و غصه بیش از حد طولانی

نیروی مخربی است که باید در برابرش بایستیم و فکری به حالش بکنیم

به امید موفقیت دستان عزیز


¤ نویسنده: پویا

نوشته های دیگران ( )

<      1   2   3      

خانه
وررود به مدیریت
پست الکترونیک
مشخصات من
 RSS 

:: بازدید امروز ::
1

:: بازدید دیروز ::
11

:: کل بازدیدها ::
6542

:: درباره من ::

مهر 1385 - قلب سرد آتش

:: لینک به وبلاگ ::

مهر 1385 - قلب سرد آتش

:: آرشیو ::

مهر 1385
آبان 1385
آذر 1385
دی 1385
بهمن 1385
اسفند 1385

:: اوقات شرعی ::

:: خبرنامه وبلاگ ::

 

سفارش تبلیغ
صبا ویژن